در اینباره با قادر سلیمانی مدیرکل سرمایهگذاریهای خارجی گفتوگو کردهایم.
- بهطور کلی کشورهای عضو جنبش عدمتعهد چه ظرفیتهایی را برای سرمایهگذاری خارجی درون خود دارند؟
یک هفتم کل تولید ناخالص داخلی دنیا متعلق به کشورهای عضو جنبش عدمتعهد است. از نظر نرخ رشد واقعی هم این کشورها پتانسیل زیادی برای رشد سریع اقتصادی دارند. از آنجا که بیشتر این کشورها در طبقه بندی جهانی جزو کشورهای جنوب محسوب میشوند میتوان گفت که یک بازار بسیار عالی درون این کشورها وجود دارد که خود بهترین ثروت برای آنهاست.
زمینه رشد هم در واقع یعنی زمینه سرمایهگذاری؛ یعنی اگر کل بیشترین حجم گردش سرمایه خارجی را درنظر بگیریم، این کشورها میتوانند بیشترین سهم را در سرمایهگذاری خارجی جهانی پیدا کنند، چون بیشترین زمینه رشد را دارند. بنابراین درصورت داشتن یک برنامهریزی خوب، بیشترین سهم را در جریان سرمایهگذاری خارجی دنیا خواهند داشت. همین امر سبب شده تا ما هم به این فکر باشیم که در اجلاس غیرمتعهدها یک ساختارسازی مناسبی در این خصوص انجام دهیم و بستر مناسبی برای افزایش سهم کشورهای عضو در جریان سرمایهگذاری خارجی در کل دنیا پیشبینی کنیم.
- با روند کنونی، کشورهای عضو این جنبش با چه مشکلاتی در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی مواجه هستند؟
بیشترین موانعی که هماکنون وجود دارد این است که عمدتا ساختارسازی در کشورهای جنوب ضعیف است و به نوعی در تعریف ساختارهای مهندسی مالی طرحها و پروژهها و دستیابی به گردش مالی به مشکل برخورد میکنند. این مشکل حتی در ایران هم بهعنوان یکی از کشورهای نسبتا موفق در جذب سرمایهگذاری خارجی به چشم میخورد. باید اقرار کنیم که هنوز ساختارهای مناسب را برای افزایش این حجم نداریم و شرایط فعلی نیاز مبرم به تقویت و بهبود دارد. این ساختارها میتواند ساختارهای شرکتهایی باشد که بهصورت حلقه واسط بین پروژه و سرمایهگذار فعالیت میکنند.
- آیا آماری درباره جایگاه کشورهای عدمتعهد در جذب سرمایهگذاری خارجی دارید؟
کشورهای عضو جنبش عدمتعهد در فاصله سال 1999تا 2004در مقایسه با کل دنیا 15درصد از کل جریان ورود سرمایه خارجی را بهخودشان اختصاص دادهاند. این رقم در سال 2011به 19.8درصد رسیده است و این نشان میدهد که زمینه رشد سرمایهگذاری خارجی در این کشورها وجود دارد و چون این کشورها شرایط افزایش سرمایهگذاری خارجی را دارند میتوانند در یک برنامه میانمدت این سهم را به بیش از 40درصد برسانند. بین کشورهای عدمتعهد تعداد کشورهای ثروتمند به لحاظ منابع و ذخایر زیرزمینی زیاد است. یعنی اگر 40کشور در دنیا بهعنوان صادرکننده نفت و فراوردههای نفتی شناخته میشوند، 27 کشور از بین آنها عضو این جنبش هستند. یعنی خود این کشورها هم ضمنا منابعی برای سرمایهگذاری درون خودشان دارند.
- در بین این کشورها ایران از نظر روند جذب سرمایهگذاری خارجی در چه جایگاهی قرار دارد؟
در آمارهایی که سال گذشته اعلام شد، ایران در بین کشورهای دارای رشد قرار گرفته است. این در حالی بود که میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در بیشتر کشورهای دنیا روند کاهنده داشته و در بسیاری نیز متوقف شده است، اما ایران از نظر رشد جذب سرمایهگذاری خارجی در بین کشورهای در حال توسعه آسیایی بعد از هند در رتبه دوم قرار داشت. در حال حاضر یکی از مشکلات این است که اولا منابع مالی در دنیا برای این قبیل کشورها شناخته شده نیست و ثانیا مکانیسمی که این منابع را به سمت سرمایهگذاری در داخل کشور هدایت کند، به خوبی کار نمیکند.
- این ساختارهایی که به آن اشاره میکنید چه ترتیباتی میتواند داشته باشد و چه برنامههایی برای ایجاد آن در اجلاس عدمتعهد در تهران تدوین شده است؟
ما فکر میکنیم که یک چنین نشستی میتواند یکسری ساختارهایی را حداقل پیشنهاد دهد. نخستین این ساختارها میتواند تشکیل یک صندوق باشد که سرمایهگذاران بالقوه در این کشورها بتوانند منابعی را که به سرمایهگذاری تخصیص داده میشود در آن تجمیع کرده و به بهترین پروژهها در کشورهای عضو تخصیص دهند. این یکی از ساختارهایی است که میتواند ایجاد شود. هم منابع بخش خصوصی که در هر کشوری وجود دارد و هم منابعی که دولتها صرف سرمایهگذاری میکنند، میتواند بهصورت یکپارچه در این صندوق سرمایهگذاری مشترک بین کشورهای عضو جنبش تجمیع شده و طی تفاهماتی بهطور خاص به پروژههایی که دارای توجیه اقتصادی هستند اختصاص پیدا کند.
- یعنی آیا ایجاد یک صندوق توسعه بینالمللی میتواند پاسخگوی این اهداف باشد؟
البته اعتقاد بنده این است که نباید بهدنبال یک چنین صندوقی باشیم؛ چرا که کشورها هر کدام ذخایر و نیازمندیهای خاص خودشان را دارند و تمایل دارند که منابع موجود را برای نیازهای خودشان صرف کنند، اما این هم افزایی میتواند به روند جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کند؛ یعنی کشورهایی هستند که علاقهمند به سرمایه فرستی بوده و برخی نیز شرایط سرمایه پذیری را دارند. منافع این دو دسته باید در صندوقی تنظیم شود. باید کشورهای سرمایه فرست و سرمایه پذیر مشخص شده و براساس تناسبهایی که وجود دارد آنها را به هم نزدیک کرد. کشور ما کشوری است که در حال حاضر مایل به جذب سرمایهگذاری خارجی است و طبعا باید ساختارهایی پیدا شود که سرمایهگذاری خارجی را به سمت ایران جذب کند.
- تحریم چقدر میتواند مانع توسعه همکاریهای این کشورها برای سرمایهگذاری خارجی شود؟ آیا درصورت به توافق رسیدن اعضا میتوان گفت که باز هم شاهد برخی مشکلات در زمینه سرمایهگذاری خارجی خواهیم بود؟
اتفاقا تنها جای بحث راجع به تحریم همین جنبش عدمتعهد است؛ یعنی اگر در دنیا یک ترتیبات بینالمللی وجود داشته باشد که وظیفه رسیدگی به این مقوله را داشته باشد، همین جنبش عدمتعهد است، چرا که اساسا فلسفه تشکیل این جنبش، عدمتعهد به قدرتهاست و تحریم هم اهرم فشار برخی کشورها علیه کشورهای مستقل است.
بنابراین حتما باید در این اجلاس مسئله تحریم مطرح شود و با توجه به قدرت اقتصادی که این کشورها دارند و خودشان یک قطب بزرگی در مقابل قطبهای دیگر هستند میتوانند مسئله تحریم را درون جنبش حل کنند؛ یعنی توان آنها درصورت منسجم شدن اجازه نخواهد داد که هیچ ابرقدرتی یکی از آنها را تحریم کند، چون اگر اتحاد و نظامات درون این جنبش قوی بوده و اعضا هم به توافقات جنبش و ماهیت آن یعنی عدمتعهد، بهطور جدی پایبند باشند، تحریم اصلا مفهومی نخواهد داشت، چون آنقدر بزرگ هستند که درون خودشان همه نیازمندیها و کاستیها را جبران کنند. این کشورها حتی میتوانند گردش ارزی و بانکی را هم درون خودشان ایجاد کنند، چون به سیاستهای کشورهای نظام سلطه متعهد نیستند. این مکانیسمها قابل پیشبینی است و با جدیت دنبال میشود.